این روزها در رسانههای داخلی و خارجی، سخن از «تهاتر» (مبادلهی کالا با کالا) زیاد مطرح میشود؛ تهاتر نفت با ساخت مسکن، تهاتر نفت با سرمایهگذاری در صنایع کشور و حتی تهاتر نفت با چای سریلانکا! برخی تحلیلگران، از چنین اخباری برداشت میکنند که پیشفرض دولت، امتداد تحریمهاست و قرار نیست برای برداشتن تحریمهای ظالمانه، تلاشی صورت گیرد. این افراد با برشمردن معایبی که –به گمان ایشان- تهاتر دارد، با این روش مقابله میکنند و تاکید دارند که دولت باید در سریعترین زمان ممکن به امریکاییها و غرب به اندازهی کافی امتیاز بدهد تا برجام، مجدداً احیا شود. در مقابل، برخی اقتصاددانان معتقدند اولاً تنها راه تجارت دوجانبه، تهاتر نیست. در ثانی هماکنون تقریباً 30% تجارت خارجی دنیا با تهاتر انجام میشود و ثالثاً تهاتر به معنای کنار گذاشتن ابزار مذاکره نیست، بلکه میتواند برگ برندهای در مذاکرات باشد.
تصور ساده و سطحی
یکی از مخالفان تهاتر، در یادداشتی با عنوان «طرح موضوع تهاتر نفت، نشانهی چیست» (روزنامه اعتماد – 25-7-1400) مینویسد: «تهاتر نفت، روشي موقت است». این ادعا صحیح نیست؛ چرا که 30% از تجارت دنیا اکنون با تهاتر انجام میشود. همچنین در این یادداشت، نگارنده تصور کرده است که تهاتر، یعنی نفت بفروشیم و در مقابل کالای بنجل و بیکیفیتی که چینیها حاضرند در مقابل نفت به ما بدهند را وارد کنیم! این روش البته سادهترین حالت تهاتر است اما واقعیت آن است که موارد تهاتری که روی میز سیاستگذار ایرانی است، این نوع سادهای که مخالفان تصور میکنند، نیست. موارد مبادله برای ما عموماً کلاهای اساسی یا مسئلهی ساختمانسازی است. مکانیزم تهاتر مورد بحث برای کشورمان نیز به این صورت است که وقتی ما به کشور خارجی نفت میدهیم، آنها یک اعتبار ارزی برای ما باز میکنند. این اعتبار ارزی به سفارش طرف ایرانی و توسط شرکتهای معتبر برای تامین کالاهای مختلف صورت میگیرد.
نمونههای موفق
شاهد مثال تجارت دوجانبهی پیشرفتهتر از تصور مخالفان، خبری است که اخیراً به نقل از رئیس سازمان توسعه تجارت در خصوص امکان گشایش ال سی بین ایران و روسیه منتشر شده است. بر اساس این خبر، یک بانک روس و یک بانک ایرانی سیستم تسویه ارزی دوجانبه (شبیه سوئیفت) راهاندازی کرده اند که روبلی است. این البته تنها راه تجارت دو جانبه نیست و حتی میتوان با دلار (منتهی خارج از بستر سوئیفت) نیز مبادله تجاری انجام داد. بنابراین برخلاف شایعاتی که میگویند ایران با تهاتر مجبور خواهد بود کالاهای بیکیفیت چینی و هندی وارد کند، صحیح نیست. اکنون واردات سویا از برزیل به روش تهاتر انجام میشود؛ برزیلیها یکی از بهترین تولیدکنندههای سویا در دنیا هستند و ایران نیز با مکانیزم تهاتر، از این کشورها سویای با کیفیت وارد میکند. بعد از ایالات متحده امریکا، برزیل به عنوان دومین تولید کننده سویا در سراسر جهان است، این کشور ۳۰ درصد تولید جهانی محصول را به خود اختصاص داده است و دارای بیش از ۲۹ میلیون هکتار زمین در دسترس است و برای تولید سویا استفاده میشود. کارشناسان میدانند که کنجاله سویای برزیل، از مرغوبترین سویاها برای خوراک دام و طیور است.
تهاتر با سرمایهگذاری
از دیگر ادعاهایی که یادداشت ضد تهاتری روزنامهی اعتماد به دنبال القای آن بود، «تهاتر صرفاً با کالاهای مصرفی» بود. این در حالی است که ما در کشورمان سابقهی تهاتر با سرمایهگذاری –خصوصاً در راه و مسکن- را نیز داریم. اتوبان صدر یا اتوبان امام علی (ع) در تهران از طریق تهاتر ساختهشدهاند. یا مثلاً در شهر پردیس، برخی ساختمانها «ترکیهساز» هستند؛ به این معنا که شرکتهای ترکیهای طی قراردادی در ساخت این ساختمانها مشارکت کردهاند. بنابراین امکان تهاتر نفت با ساخت جاده و ساختمان و زیرساخت فراهم است و اتفاقاً در این موارد، تهاتر بسیار سودمند نیز هست. چرا که صادرات نفت و وارد کردن دلار آن به داخل کشور معمولاً منجر به بیماری هلندی میشود؛ در بیماری هلندی، به دلیل فراوانی دلار ناشی از خامفروشی، نرخ ارز در کشور کاهش پیدا کرده و واردات کالاهای قابل انتقال بهصرفه میشود. بنابراین از یک سو تولیدکننده داخلی آسیب میبیند و از سوی دیگر، چون مسکن قابل واردات نیست، تورم در حوزه مسکن پیش میآید. در تهاتر نفت با مسکن، از یک سو تولیدکننده کالاهای منقول داخلی نابود نمیشود و از سوی دیگر به تقاضای مسکن پاسخ داده میشود و جلوی التهاب در بازار خرید و اجاره مسکن، گرفته میشود.
برگ برنده
برخی حرفهای شاذ نیز زده میشود. مثلاً میگویند سرمایهگذار چینی و هندی با تهاتر حاضر نمیشوند در داخل کشور سرمایهگذاری کنند؛ شاهد مثالشان هم خروج چینیها از پروژه فاز 11 پارس جنوبي است. این در حالی است که یادداشتنویس روزنامه اعتماد فراموش کردهاست که چینیها به دستور شخص آقای زنگنه از پارس جنوبی خارج شدند. در نهایت باید گفت که تصور مخالفان از تهاتر، ابتدایی و ناقص است و این نگاه سیاسی و غیر علمی باعث شده است که تصور کنند اگر دولت به سراغ ابزار «تهاتر» میرود، پس به دنبال مذاکره برای رفع تحریمها نیست. اما واقعیت آن است که مذاکره به معنای بده-بستان است. اولاً شما باید چیزی در چنته داشته باشی که بدهی؛ بنابراین عجله برای رفتن پای میز مذاکره با دستان خالی معقول نیست. در ثانی باید طرف مقابل چیزی داشته باشد که بتواند به ما بدهد و در ازای آن امتیاز بیشتر بگیرد. ما با تهاتر، نیاز به سوئیفت را کم میکنیم و بنابراین دست طرف مقابل را خالیتر میکنیم. بنابراین نه تنها «تهاتر» را نباید راهی در عرض «مذاکره» دید، بلکه توان ایران در بیاثر کردن تحریمها، خود برگ برندهی طرف ایرانی در مذاکرات است تا با دادن امتیازات کمتر، امتیازات بیشتری بگیرد.
ارسال نظرات